نام کتاب: پرواز شبانه
بدتر می کرد. دلش میخواست با پله رن در باره معشوقه اش کند.
«پس شام با هم می خوریم؟»
پله رن با سادگی طبیعی خود رضایت داد.

صفحه 22 از 88