نام کتاب: وداع با اسلحه
«با هم رفیق شدیم.» | «تو شکل بامزه یک سگ فحل رو داری.» حرفش را نفهمیدم. شکل بامزه چی؟» توضیح داد. گفتم: «توهم شکل بامزه سگی رو داری که...» گفت: «بسه. الانه که حرف های بد به هم بزنیم.» خندید. گفتم: «شب به خیر.» «شب به خیر، سگ کوچولو»
با بالش شمع او را انداختم و در تاریکی تو رخت خواب رفتم. رینالدی شمع را برداشت، روشن کرد و به کتاب خواندنش ادامه داد.

صفحه 32 از 395