2
من که قصهی سکندر و دارا نخوانده ام. اما شما که خوانده اید یا می روید که بخوانید، بکوشید تا «آن» را نیک دریابید و بدانید. یعنی که خوب بفهمیدش. در نویسندگی، این خروش جوانی را باید با تدبیر در آمیخت. کم گفتن و بیشتر اندیشیدن را باید فرا گرفت. نویسنده بیشتر با خود و با آنچه در کار پرداختنش هست در گفت و گو است. نویسنده نمی خواهد و نباید در کوتاه مدت کسی را در مورد چیزی که بدان معتقد است، قانع کند. در وهلهی اول، نویسنده می باید ضمن کشمکش درونی ای که دارد، خود را به انجام کاری مجاب کند.
من که قصهی سکندر و دارا نخوانده ام. اما شما که خوانده اید یا می روید که بخوانید، بکوشید تا «آن» را نیک دریابید و بدانید. یعنی که خوب بفهمیدش. در نویسندگی، این خروش جوانی را باید با تدبیر در آمیخت. کم گفتن و بیشتر اندیشیدن را باید فرا گرفت. نویسنده بیشتر با خود و با آنچه در کار پرداختنش هست در گفت و گو است. نویسنده نمی خواهد و نباید در کوتاه مدت کسی را در مورد چیزی که بدان معتقد است، قانع کند. در وهلهی اول، نویسنده می باید ضمن کشمکش درونی ای که دارد، خود را به انجام کاری مجاب کند.