اسلیم گفت «دیشب زائید . نه تا . من چهار تا شو خفه کردم. آنقدر رو نمی تونسی غذا بده. »
«پنج تا مونده ، ها؟ »
«آره ، پنجتا ، من گنده ها رو نیگه داشتم .»
«خیال می کنی چه جور سگائی باشن ؟»
اسلیم گفت «من نمدونم .گاس سگ گله باشن .»
وقتی که خودش فحل اومده بود ، من بیشتر سگای گله را اینجا میدیدم .»
کارلسون ادامه داد «پنج تا توله سگ داری ، ها. میخوای همشونو نیگه داری؟»
« میدونم . باس تأمدتی نگرشون دارم ، تا بتونن شیر لولو را بخورن ؟»
کارلسون متفکرانه گفت: «خب ، اسلیم ، اینجا نیگا کن. من داشتم فکر می کردم. اون سگ لعنتی کاندی انقدر پیر شده که دیگه نمیتونه راه بره بو گندم میده . هر دفعه که میاد تو خوابگا، من تادوسه روز بوشو می شنوم. چرا به کاندی نمی گی سگشو بکشه ، خودت یه توله سگی بهش بدی ؟ من از یه میلی بوی این سگو می شنوم ؟ نه
«پنج تا مونده ، ها؟ »
«آره ، پنجتا ، من گنده ها رو نیگه داشتم .»
«خیال می کنی چه جور سگائی باشن ؟»
اسلیم گفت «من نمدونم .گاس سگ گله باشن .»
وقتی که خودش فحل اومده بود ، من بیشتر سگای گله را اینجا میدیدم .»
کارلسون ادامه داد «پنج تا توله سگ داری ، ها. میخوای همشونو نیگه داری؟»
« میدونم . باس تأمدتی نگرشون دارم ، تا بتونن شیر لولو را بخورن ؟»
کارلسون متفکرانه گفت: «خب ، اسلیم ، اینجا نیگا کن. من داشتم فکر می کردم. اون سگ لعنتی کاندی انقدر پیر شده که دیگه نمیتونه راه بره بو گندم میده . هر دفعه که میاد تو خوابگا، من تادوسه روز بوشو می شنوم. چرا به کاندی نمی گی سگشو بکشه ، خودت یه توله سگی بهش بدی ؟ من از یه میلی بوی این سگو می شنوم ؟ نه