ژرژ گفت « تو گوش گندهت رو چسبنده بودی به در ، حرف مار و گوش می کردی . من از آدمای فضول بدم میاد .»
پیر مرد، با نگاهی آشفته از ژرژ به لنی و به عکس نگاه می کرد.
«من تازه اومده بودم . من هیچ نشنیدم شماها چی می گفتن . من چیکار داشتم شماها چی ها میگفتین. یه آدم دهاتی نه گوش به کسی میده نه سئوالی می کنه .»
ژرژ اندکی آرام شد و گفت.« بهتره که نکنه . اگر میخواد که مدتی کار کنه ، بهتره که نکنه .»
اما از وجنات پیرمرد اطمینان یافته بود.
« بیا تو یه دقیقه بشین ، چه سنگی پیر گندی داری.»
« آره ؛ اینواز وقتی توله بود داشتمش . وقتی جوونتر بود سگ گله خوبی بود.»
جاروبش را به دیوار تکیه داد و سبیلش را با نوک انگشتان تابید . و از ارباب خوشتون اومد ؟ »
«خوب بود. بد نبود. »
پیر مرد به موافقت گفت «آدم خوبیه . باید باهش بسازین .»
پیر مرد، با نگاهی آشفته از ژرژ به لنی و به عکس نگاه می کرد.
«من تازه اومده بودم . من هیچ نشنیدم شماها چی می گفتن . من چیکار داشتم شماها چی ها میگفتین. یه آدم دهاتی نه گوش به کسی میده نه سئوالی می کنه .»
ژرژ اندکی آرام شد و گفت.« بهتره که نکنه . اگر میخواد که مدتی کار کنه ، بهتره که نکنه .»
اما از وجنات پیرمرد اطمینان یافته بود.
« بیا تو یه دقیقه بشین ، چه سنگی پیر گندی داری.»
« آره ؛ اینواز وقتی توله بود داشتمش . وقتی جوونتر بود سگ گله خوبی بود.»
جاروبش را به دیوار تکیه داد و سبیلش را با نوک انگشتان تابید . و از ارباب خوشتون اومد ؟ »
«خوب بود. بد نبود. »
پیر مرد به موافقت گفت «آدم خوبیه . باید باهش بسازین .»