نام کتاب: عشق در زمان وبا
این واهمه انداخته بود که شاید پسرک منظور واقعی سفرشان را هم می داند، اما با چند سؤال زیرکانه موفق شد بفهمد که روح ائوکلیدس از آن کشتی غرق شده بی اطلاع است.
فلورنتینو آریثا از همان اولین باری که داستان آن گنج را در مسافرخانه شنیده بود، تا آنجایی که برایش مقدور بود سعی کرده بود اطلاعاتی در مورد عادات آن کشتی ها به دست آورد. فهمیده بود که کشتی سان خوزه تنها کشتی غرق شده بر آن مرجان های عمق دریا نیست. در واقع کشتی جلودار کشتی های دیگری بوده متعلق به ناوگان زمینی که پس از ماه مه سال ۱۷۰۸، از نمایشگاه افسانه ای شهر *پورتوبیو* در پاناما به آنجا آمده بود. در آن شهر قسمت اعظم آن گنج را بار کرده بودند. سیصد صندوق از نقره های کشور پرو و شهر وراکروز. صد و یک صندوق مروارید که در جزیره *کنتادورا* به دست آورده و در همان جا هم مرواریدها را شمرده بودند. کشتی در طی آن یک ماه طولانی که لنگر انداخته بود، هر روز و هر شب شاهد جشن عمومی بود. بقیه گنج را در اینجا بار کرده بودند؛ گنجی که برای جلوگیری از سقوط سلطنت اسپانیا در نظر گرفته شده بود: صد و شانزده صندوق زمرد از معادن موسو و سوموندوکو، به اضافه سی میلیون سکه طلا.
ناوگان زمینی لااقل از دوازده کشتی در اندازه های مختلف تشکیل شده بود و از همین بندر سفر خود را آغاز کرده بود، البته با یک گروهان نظامی محافظ فرانسوی که بسیار مجهز بودند و با این حال موفق نشده بودند در مقابل شلیک توپ های گروهان انگلیسی به فرماندهی چارلز وبجر که در مجمع الجزایر سوتاونتو در نزدیک خلیج در انتظار آنها بود، مقاومت کند. در این صورت سان خوزه تنها کشتی غرق شده نبود. گرچه
Portobello<br /> Contadora

صفحه 149 از 536