نام کتاب: صحبت شیطان
دیدم، تعجب کردم. نداشتن اطلاعات باعث شد پیدا کردن او آن قدر طول بکشد.
. چه طور فهمیدید او در فرانسه است، آقای سن فورد؟
سن فورد لبخندی زد و گفت: یکی از پسرعموهایش برحسب تصادف در روزنامه خبری درباره دستگیری استیون به جرم تظاهرات در مقابل کنسولگری آمریکا در نیس که نوعی اعتراض مسالمت آمیز بود، خواند. از آنجا که مسینی نام چندان رایجی نیست، برایش نامه نوشتم و خاطر نشان کردم که او وارث گمشده است. تنها حقیقت مسلمی که در مورد او می دانم این است که بیست و شش سال دارد.
- شما اطلاعاتی به من ندادید که بتوانم با آن کارم را شروع کنم. فعلا سیصد دلار، به عنوان پیش پرداخت می خواهم برای دو روز کار که شامل امروز هم می شود. تنها چیزی که می توانم بگویم این است که تمام تلاشم را می کنم.
سن فورد از جا بلند شد، از یک کیف چرمی بسیار عالی شش اسکناس پنجاه دلاری و کارت خود را بیرون آورد. آنها را روی میز کارم گذاشت و گفت: بسیار خب، وقتی پیدایش کردید، مرا هم در جریان بگذارید. البته، همه اینها محرمانه است، فرد.
- حتما، آقای سن فورد.
ساعت دو و نیم بعد از ظهر بود که او رفت. به شخصی که در اداره دسته بندی اعتبارات درجه یک کار می کرد تلفن کردم و از او اطلاعات مختصری درباره سن فورد و استیون مسینی در شهر نیس فرانسه خواستم. در مورد همه مشتریها همین کار را می کنم؛ ادارات دسته بندی اعتبارات، پرونده های به مراتب بهتری نسبت به اف.بی.آی. دارند.
سپس با دوستی که در اداره روزنامه کار می کرد، تماس گرفتم و

صفحه 80 از 291