نام کتاب: صحبت شیطان
مرا از کارهای دیگری که ممکن است پیدا کنم، باز می دارید، پس باید در مقابل صرف وقتم پول بگیرم.
سن فورد سر طاسش را به علامت تصدیق تکان داد و گفت:
- صراحت تان را تحسین می کنم و با دستمزدتان موافقم. من به دنبال شخصی به نام *استیون مسینی* هستم. حدود پانزده ماه پیش، عموی آقای مسینی فوت کرد و دارایی ای به ارزش هشتصد هزار دلار به جا گذاشت. آقای مسینی هجده هزار دلار به ارث می برد. به عنوان مأمور اجرای وصیت نامه دنبال استیون مسینی بودم تا صحت این وصیت نامه تأیید شود. بالاخره چند ماه پیش به من اطلاع دادند که او در شهر نیس در فرانسه است. فکر میکنم استیون جوان، هنرمند و هیپی مآب است. فورا به وسیله پست هوایی نامه ای برایش فرستادم و توضیح دادم که باید پیش از تأیید صحت وصیت نامه اینجا باشد، گرچه کمترین مبلغ را به ارث خواهد برد.
او با پست معمولی نامه ای فرستاد و از من پرسید که چرا این مبلغ را برایش نمی فرستم. بالاخره بعد از چند مکاتبه، دو هفته پیش به ایالات متحده پرواز کرد. شاید شما هم چیزهایی درباره هواپیمای جتی که در فرودگاه کندی سقوط کرد و آتش گرفت، شنیده باشید؟
سرم را به علامت تصدیق تکان دادم و پرسیدم: او هم در آن هواپیما بود؟
- بله. به نوشته روزنامه ها، استیون یکی از سه نفر بازمانده این سانحه بود. گویا صندلی او در قسمت دم هواپیما بود که هنگام تصادم از آن جدا شد. خطر از کنار استیون گذشت و او از آتش شعله ها و مرگی که گریبانگیر نود و دو مسافر دیگر شد، جان به در برد. برای معاینه کامل او را بسرعت
Steven Massini

صفحه 78 از 291