سالها پیش از اینجا رفتم. حالا فقط آمده ام سربزنم. منظورم این است که داشتم بعضی جاهایی را می دیدم که در گذشته...
- مثل کجا؟
- خب، غار بلایند فیش، آن بالا. و خانه قدیمی ام در کنار *ایندین ناب* و فروشگاه بردلی، پایین تقاطع.
- غیر از بردلی، کسای دیگر رو اسم ببر.
- دیگر از آنها تعداد زیادی باقی نمانده است. واکر پیر، یکیشان است. پسرهایی که باهاشان بزرگ شده ام همه رفته اند.
- در هر حال، اسمشان را بگو.
- خب، جودی سیمز، لوت ماسنن، استریت و باک دنلی.
- باید پیش از دوره زمونه ما باشه، تو را هم یادم نمیاد. گفتی اسمت چیه؟
- ارل برنن.
پیرزن که داشت صورت او را به دقت مطالعه می کرد، کاملا بی حرکت ایستاد.
- طرز حرف زدنت زیاد به کسی که اینجا بزرگ شده نمیاد. اما مطمئنا صدات لحن کوهستانی خودش را حفظ کرده است.
- من سالها از اینجا دور بوده ام. پنجاه سال.
چشمان کم سوی پیرزن در فرورفتگی چروکها بار دیگر لحظه ای او را ارزیابی کرد. سپس، به آهستگی تفنگ کهنه را پایین آورد و گفت: در هر حال پیرتر از اونی که بتونی از اهالی بخش باشی و در واقع فکر میکنم برای هر چیز دیگه ای جز آنچه میگویی، زیادی پیر باشی.
مکثی کرد و ادامه داد:
- مثل کجا؟
- خب، غار بلایند فیش، آن بالا. و خانه قدیمی ام در کنار *ایندین ناب* و فروشگاه بردلی، پایین تقاطع.
- غیر از بردلی، کسای دیگر رو اسم ببر.
- دیگر از آنها تعداد زیادی باقی نمانده است. واکر پیر، یکیشان است. پسرهایی که باهاشان بزرگ شده ام همه رفته اند.
- در هر حال، اسمشان را بگو.
- خب، جودی سیمز، لوت ماسنن، استریت و باک دنلی.
- باید پیش از دوره زمونه ما باشه، تو را هم یادم نمیاد. گفتی اسمت چیه؟
- ارل برنن.
پیرزن که داشت صورت او را به دقت مطالعه می کرد، کاملا بی حرکت ایستاد.
- طرز حرف زدنت زیاد به کسی که اینجا بزرگ شده نمیاد. اما مطمئنا صدات لحن کوهستانی خودش را حفظ کرده است.
- من سالها از اینجا دور بوده ام. پنجاه سال.
چشمان کم سوی پیرزن در فرورفتگی چروکها بار دیگر لحظه ای او را ارزیابی کرد. سپس، به آهستگی تفنگ کهنه را پایین آورد و گفت: در هر حال پیرتر از اونی که بتونی از اهالی بخش باشی و در واقع فکر میکنم برای هر چیز دیگه ای جز آنچه میگویی، زیادی پیر باشی.
مکثی کرد و ادامه داد:
*Indian Knob