نام کتاب: شیطان به قتل می رسد
متاسفانه این وسوسه آن قدر قوی می باشد که قومی تمیز و تشخیص آن مردی را نیز تحت الشعاع خود قرار داده و چنان او را مسخ می کند که حتی فکر فرجام وخیمی که میداند در صورت ارتکاب به این جنایت در انتظار او خواهد بود نخواهد کرد. خوب، لابد می گوئید چه فرقی دارد؟ نفس عمل که یکی است و در هر صورت جنایتی صورت گرفته. بله، شاید هم حق با شماست، منتها با یک تفاوت عمده. در این مورد بخصوص، دیگر دلیلی ندارد که قاتل حتما یک آدم خونسرد، مسلط به خود و با اعصاب فوق العاده قوی باشد که ما هم الزاما مجبور شویم دنبال چنین آدمی بگردیم، بلکه دختری ضعیف و ترسو ولی مستاصل و وحشت زده نظیر دوشیزه آن مردیث. در این صورت مسیر تحقیقات ما نیز اجبارة تغییر خواهد کرد.
خوب، این از دکتر رابرتز و دوشیزه آن مردیث. حالا برویم سراغ سرگرد دسپارد، با آن حالت، خونسرد، آگاه و مطمئن. آدمی که در صورت اطمینان قطعی از ضرورت امر، بدون توجه به خطرات احتمالی، کاری را که می بایست انجام دهد انجام خواهد داد. البته نه همین طور به طور تصادفی، بلکه سر فرصت و با حوصله، به این ترتیب که با احتساب تمام احتمالات، کلیهی جوانب امر را در نظر می گیرد و صرفا وقتی که مطمئن شد، نتیجه کار صد در صد به نفع او خواهد بود، نقشه خود را پیاده و اجرا خواهد کرد. آدم هائی مثل سرگرد دسپارد، اغلب حرف کمتر می زنند و بیشتر اهل عمل هستند، و این جور آدم ها به طور اعم از اقدام به کارهای خطرناک و متهورانه ابایی ندارند، چون قبلا راه گریز خود را مطالعه و پیش بینی کرده اند.
و حالا بالاخره رسیدیم به خانم لوریمر. خانمی میانه سال ولی فوق العاده تیز هوش، خویشتن دار و با اعتماد به نفس. بانوئی ظاهرا خونسرد که مغزش مثل ماشین حساب کار می کند و از این نظر به نظر من از سه نفر دیگر به مراتب ارجح تر می باشد، و به همین دلیل فکر نمی کنم زنی باشد که کاری را نسنجیده و بدون مطالعه ی قبلی انجام دهد. خانم لوریمر به عقیده ی من زنی است که چنانچه تصمیم به قتل کسی بگیرد، مطمئنا مدتها روی آن فکر می کند و سپس تمام مراحل را مرحله به مرحله مطالعه و بررسی نموده و سرانجام با برنامه ریزی دقیق و حساب شده طرح نهایی خود را تهیه و تنظیم می نماید، و بدیهی است با در نظر گرفتن تمام جوانب طوری پیش خواهد رفت که احتمال بروز کوچکترین خطائی در آن وجود نداشته باشد، نه اینکه با دیدن شی و یا شخص بخصوصی، ناگهان خیالی به سرش بزند و یا ناگهان کاری را بخواهد انجام دهد.
با در نظر گرفتن این خصوصیات و در مقایسه با سه نفر دیگر، من به شخصه بعید می دانم که خانم لوریمر مرتکب این قتل شده باشد. البته باید اذعان کنم که خانم لوریمر از آن زنان نادر و با شخصیتی است که معمولا دیگران را تحت الشعاع خود قرار می دهند و همانطور که قبلا نیز اشاره کردم از آن زنانی است که هر کاری را که بخواهند انجام دهند، به بهترین وجهی انجام خواهند داد. بانوئی واقعا با شهامت و مقتدر»

صفحه 64 از 281