نام کتاب: شیطان به قتل می رسد
فصل هشتم
کدام یک؟
کمیسر بتل، به دنبال این سوال، نگاهش را روی چهره حاضرین چرخاند، ولی فقط یک نفر پاسخ او را داد، خانم الیور، که طبق معمول نخود هر آشی بود و علاقه ی خاصی داشت که در هر موردی نظریهی خودش را ابراز کند. در اینجا هم بدون معطلی، پرید وسط صحبت کمسیر بتل و گفت: «اگر از من می پرسید، یا کار این دختره ست و یا آن آقای دکتر.»
معهذا کمیسر بتل کما کان با نگاهی پرسش آمیز به چهره دو مردی که در اتاق حضور داشتند خیره شد و منتظر بود که آنها جوابی بدهند، ولی معلوم بود که هیچ یک از آنان تمایلی به پاسخ دادن به سوال وی را ندارند. سرهنگ ریس سرش را به علامت اطمینان تکان داد و پوارو هم سکوت کرده و فقط سعی داشت کاغذهای مچاله شده ای را که حاوی نتایج امتیازات بازی بریج بود به دقت صاف کند. کمیسر بتل به سخنان خود ادامه داد و گفت: «شکی نیست که یکی از آنها قاتل است و هر چه هم که در بازجوئی امشب گفته اند سر تا پا دروغ بوده، ولی کدام یک ؟ کار ساده و آسانی نیست، نخیر، برعکس، خیلی هم مشکل خواهد بود. | متعاقبا لحظاتی سکوت کرد و سپس در ادامه سخنانش گفت: «تازه، اگر هم بخواهیم روی حرف هائی که زدند حساب کنیم، باز هم به جایی نخواهیم رسید. دکتر رابرتز به سرگرد دسپارد مشکوک است، سرگرد دسپارد نیز برعکس دکتر رابرتز را قاتل می داند. این دختره آن مردیث هم طوری حرف زد که ظاهرا جز خانم لوریمر کس دیگری از عهده این کار بر نمی آید. خانم لوریمر هم با جوابی که داد آب پاکی روی دست همه ی ماها ریخت. خیلی مساله غامض شده، طوری که هیچی معلوم نیست و حرف های این چهار نفر هم، چیزی را ثابت نمی کند.» در اینجا، پوارو به حرف در آمد و گفت: «به نظر من آنقدرها هم نومید کننده نیست.» کمیسر بتل نگاهی تندی به او انداخت و سوال کرد: «یعنی فکر می کنید نکته بخصوصی در گفته هایش بود ؟» پوارو با حالتی که گوئی می خواهد روی احتمال بخصوصی تاکید کند، دست هایش را در هوا چرخاند و گفت: «خودم هم زیاد مطمئن نیستم، ولی فکر می کنم یک اختلاف جزئی و نامحسوس در گفته هایش بود. البته چیز مهمی نیست و سرنخی هم به دستمان نخواهد داد.»

صفحه 56 از 281