نام کتاب: سه شنبه ها با موری
بدن او عکس العمل های عصبی اش را بسنجند.
پزشک معالج موری پس از بررسی دقیق نتیجه آزمایشات گفت: «این مسئله به بررسی بیشتری نیاز دارد. یک بار دیگر باید آزمایش بدهید.)
موری سؤال کرد: «چرا؟ موضوع چیست؟ »
مطمئن نیستیم. شما کم کار شده اید.»۱ کم کار شده است؟ یعنی چه؟
در نهایت، روزی گرم و مرطوب در اوت سال ۱۹۹۴ موری و همسرش، شارلوت به مطب پزشک متخصصی رفتند. پزشک از آنها خواهش کرد قبل از آگاهی از موضوع بنشینند: مزری مبتلا به بیماری ALS"، تصلب بافت های بدن از نوع ثانوی آن شده بود، یماری لوگریگ، مرضی کشنده و لاعلاج در سیستم عصبی.
درمان قطعی این بیماری هنوز کشف نشده است. موری پرسید: «چگونه به آن مبتلا شده ام؟» هیچ کس اطلاع نداشت. « آیا... این... از آن نوع بیماری های به تدریج کشنده است؟ » بله. پس من دارم می میرم؟» دکتر پاسخ داد، بله همین طور است. من خیلی متأسفم.
پزشک تقریبا به مدت دو ساعت با صبر و حوصله به تمام سوالات موری و شارلوت پاسخ داد و هنگامی که آنها قصد ترک مطب را داشتند پزشک معالج اطلاعاتی در مورد ALS - در قالب دفترچه راهنمایی کوچک - به آنها داد، مثل این بود که حساب بانکی باز کرده باشند. خارج از مطب دکتر، خورشید می درخشید و مردم مشغول انجام کارهای خود بودند. زنی برای انداختن سکه در پارکومتر می دوید. دیگری خوراکی
1. منظور پابین بودن سرعت هدایت عصبی در بیماری علم است.
3. Lou Gehrig
2. Amyotrophic Lateral Sclerosis

صفحه 8 از 216