نام کتاب: سه شنبه ها با موری
ترم اول دانشگاه. موری مسن تر از اکثر استادان، من نیز جوان تر از اکثر دانشجویان. فقط یک سال بود که از دبیرستان فارغ التحصیل شده بودم. برای جبران کمی ستم در دانشکده، لباس گرمکن ورزشی کهنه خاکستری رنگ می پوشم، در باشگاه نزدیک دانشکده، بوک کار می کنم، و با سیگاری خاموش در گوشه لبم این طرف و آن طرف قدم می زنم، هر چند که سیگار نمیکشم، مرکوری کوگار قدیمی و زهوار دررفته ای میرانم، با شیشه هایی تا آخر پایین کشیده شده و موزیکی تا نهایت درجہ بلند. در لا به لای خشونت، زور، قدرت، بزرگی و جدیت در پی هویتم می گردم. فقط آرامش موری است که مرا جذب خود کرده - از آنجایی که او مرا مانند کودکی در تلاش برای بودن بیشتر از آن چیزی که واقعا هستم، نظاره نمی کند، من احساس راحتی می کنم.
ترم اول به پایان می رسد و من خود را برای ترم دوم آماده می کنم. او در دادن نمره خسیس نیست، به درجه و رتبه چندان اهمیتی نمی دهد. می گویند که موری یک سال به هنگام جنگ ویتنام به همه دانشجویان پسر نمرة الف داده تا به دانشجوها کمک کند که بتوانند مرخصی های خود را حفظ کنند و راهی خدمت نظام نشوند.
من شروع می کنم به این که موری را و مربی و خطاب کنم، همان طور که مربی دومیدانی دبیر ستانم را صدا می کردم. موری این لقب را می پسندد.
1.Mercury Cougar: نوعی اتومبیل، مرکوری نام کارخانه و کوگار نوع مدل أن است.

صفحه 33 از 216