1: سمنو پزان
دود همه حیاط را گرفته بود و جنجال و بیابرو بیش از همه سال بود.
زن ها ناهارشان را سرپا خورده بودند و هر چه کرده بودند، نتوانسته بودند بچه ها را بخوابانند. مردها را از خانه بیرون کرده بودند تا بتوانند چادرهایشان را از سر بر دارند و توی بغچه بگذارند و به راحتی این طرف و آن طرف بدوند.
داد و بی داد بچه ها که نحس شده بودند و خودشان نمی دانستند که خوابشان می آید - سر و صدای ظرف هایی که جا به جا می کردند - و برو بیای زن های همسایه که به کمک آمده بودند
دود همه حیاط را گرفته بود و جنجال و بیابرو بیش از همه سال بود.
زن ها ناهارشان را سرپا خورده بودند و هر چه کرده بودند، نتوانسته بودند بچه ها را بخوابانند. مردها را از خانه بیرون کرده بودند تا بتوانند چادرهایشان را از سر بر دارند و توی بغچه بگذارند و به راحتی این طرف و آن طرف بدوند.
داد و بی داد بچه ها که نحس شده بودند و خودشان نمی دانستند که خوابشان می آید - سر و صدای ظرف هایی که جا به جا می کردند - و برو بیای زن های همسایه که به کمک آمده بودند