نام کتاب: خانه کج
- که ممکن است او روی نتیجه گیری شما درباره این که کسی نمی‌تواند به احمقی او باشد، که چنین کاری بکند، قمار کرده است. شقهای دیگر چه؟ سوء ظن های دیگر؟
مرد کهنه کار به آرامی گفت: هر یک از افراد خانواده عملا می توانسته این کار را بکند. همیشه مقدار زیادی انسولین در خانه بوده است. حداقل برای مصرف دوهفته. یکی از شیشه‌ها می‌توانسته است به بهانه این که در دفعات بعد مصرف شود جابجا بشود.
- و هر کسی می‌توانسته کم و بیش به آنها دسترسی پیدا کند.
- شیشه‌ها در جایی که قفل و بند داشته باشند، نگهداری نمی‌شوند. انسولین در طبقه ای از قفسه داروخانه، در حمام، آن قسمت از خانه که پیر مرد زندگی می‌کرد نگهداری می‌شدند. و همه هم در آن خانه آزادانه رفت و آمد دارند.
- محرک و انگیزه خاص چیست؟
- چارلز عزیز من، اریستاد لئونیدز خیلی ثروتمند بود. او مقدار زیادی از دارایی‌اش را به خانواده‌اش داده بود.
- اما کسی که بیش از این بخواهد، می‌تواند بیوه فعلی باشد. رفیق جوانش پولدار است؟
- نه، بیچاره و بینوا.
چیزی در مغزم صدا کرد. به یاد بررسی سوفیا افتادم. ناگهان محتوای شعر خوابگاه و شبانه روزی از خاطرم گذشت:
روزی روزگاری، مرد مهربان کج رفتاری، راه کجی را پیش گرفت. از آن راه پول و ثروتی به هم زد. و سپس، پول، ثروت،

صفحه 22 از 249