گارسون اول: چطوری این کار را کرده؟ گارسون دوم: او سعی کرده با طناب خود را دار بزند. گارسون اول: چه کسی طناب را بریده گارسون دوم: خواهر زاده یا برادر زاده ی او گارسون اول: چرا این کار را کرده؟ گارسون دوم: احتمالا، از سرانجام روح او می ترسیده است. گارسون اول: او چقدر پول دارد؟ گارسون دوم: خیلی زیاد گارسون اول: او می بایستی هشتاد سال را داشته باشد. گارسون دوم: من هم فکر کنم همین حدود سن داشته باشد.
گارسون اول: من آرزو میکردم به خانه اش برود. من هرگز نمی توانم قبل از ساعت سه صبح به خواب بروم. آیا چنین ساعتی به خواب رفتن طبیعی است؟
گارسون دوم: پیرمرد تا دیر وقت بیدار می ماند، چون این کار را
دوست دارد.
گارسون اول: او تنهاست، ولی من تنها نیستم. من یک زن که در خانه انتظارم را میکشد دارم.
گارسون دوم: او نیز یک زن داشته. گارسون اول: یک زن برای او فایده ای ندارد
گارسون اول: من آرزو میکردم به خانه اش برود. من هرگز نمی توانم قبل از ساعت سه صبح به خواب بروم. آیا چنین ساعتی به خواب رفتن طبیعی است؟
گارسون دوم: پیرمرد تا دیر وقت بیدار می ماند، چون این کار را
دوست دارد.
گارسون اول: او تنهاست، ولی من تنها نیستم. من یک زن که در خانه انتظارم را میکشد دارم.
گارسون دوم: او نیز یک زن داشته. گارسون اول: یک زن برای او فایده ای ندارد