بوده، می بایستی خیلی اسف بار بوده باشد، چرا که کشتی به سرعت پایین رفته و در کف دریا قرار گرفته است. من فرو رفتن آچار خود را در آن شن های روان دیدم. کاپیتن نمی توانسته وجود شن های روان را تشخیص دهد، وقتی کشتی با چیزی برخورد کرده، مگر این که با این آبها و مناطق آشنایی قبلی داشته. کاپیتن فقط قادر به شناسایی این امر بوده که کشتی با صخره برخورد نکرده است. کاپیتن می بایست همه چیز را از اتاق فرمان روی عرشه مشاهده کرده باشد. و وقتی کشتی روی کف دریا آرمیده متوجه وجود شن های روان شده است. هنوز سرگردان و متعجبم که به چه سرعت این کشتی می بایستی غرق شده باشد. آیا فکر میکنید کاپیتن داخل اتاق فرمان مانده است یا از کشتی خارج شده؟ بعد از غرق شدن کشتی، هیچ جسدی پیدا نشد. حتی یک جسد هم نبود. هیچ جسدی روی آب شناور نشد. معمولا اجساد برای مدت طولانی با جلیقه های نجات روی آب می مانند. آنها می بایستی همه درون کشتی مانده باشند. البته یونانیها همه چیز را صاحب شدند. باقیمانده اجساد مسافرین می بایستی بعد از انفجار کشتی روی آب آمده باشند و پرندگان و ماهی ها از آنها چیزی به جا نگذاشته باشند. یونانیها می بایستی که سریع خود را به درون کشتی رسانیده باشند. یونانیها کاملا کشتی را خالی و تمیز کرده بودند. اول، پرنده ها کشتی را پیدا کردند، سپس من، و در آخر یونانی ها. تعجب من از این است که حتی پرنده ها هم نصیب بیشتری از من داشتند.