نام کتاب: بیست داستان برگزیده
نبوده، و کاپیتن و کارکنان کشتی می بایستی قادر به دیدن نور فانوس دریایی ربکا نبوده اند چرا که باران شدیدی هم در حال باریدن بوده است. و مهم تر از همه این که کاپیتن و کارکنان این گونه کشتی ها به کشتی رانی در این آب و هواها اصلا مأنوس نیستند. کاپیتن یک کشتی مسافربری عادت به لغزیدن به این نحو را ندارد. این طور کاپیتنها معمولا مسیر معینی را روی نقشه دنبال میکنند و با قطب نماهای تمام اتوماتیک مسیر را طی کرده کشتی و مسافران را به مقصد می رسانند و کشتی به صورت اتوماتیک مانورهای لازم را برای ادامه راه، معین و برنامه ریزی می کند. احتمالا آنها هیچ ایده ای نداشتند که دقیقا در کجا قرار دارند، وقتی که کشتی با چیزی برخورد میکند. ولی با این حال با تدابیری که کاپیتن می بیند، آنها شانس خوبی برای نجات پیدا می کنند. شاید آنها تیغه سکان خود را از دست داده بوده اند. در هر صورت به غیر از شن های روان، چیز دیگری در آن خلیج وجود نداشته که آنها بتوانند با آن تصادم کنند. آنها می بایستی موقعیت واقعأ بدی داشته اند، چون با وجود باران و باد شدید، تنها راه نجات خود را در باز کردن تانکها دیده اند. هیچ کس نمی توانسته است که درمیان توفان و گردباد روی عرشه کشتی هانده باشد. تمام افراد می بایستی که در طبقات زیرین کشتی قرار گرفته بودند. آنها قادر به تحمل هوای بد آن شب روی عرشه نبوده اند. وضعیت مسافران و کارکنان در لحظاتی که کشتی در حال پایین رفتن و غرق شدن

صفحه 91 از 319