نام کتاب: بیست داستان برگزیده
کشتی را پیدا کردم تمام آنها هنوز درون کشتی بوده اند. به محض این که کشتی با چیزی برخورد کرده آنها تانکها را باز کرده بودند و لحظه ای که کشتی روی کف دریا آرمیده، شن های روان کشتی را به درون خود کشیده و پایین برده بود. سپس دیگ های بخار کشتی از گرمای بیش از حد منفجر شده و باعث بالا آمدن قطعات و تکه تکه های دیگها و دیگر چیزهای درون قسمت مهندسی و موتور کشتی شده بود. چیزی که خیلی عجیب بود، نبود کوسه ها در آن منطقه بود. اگر در آن بعد از ظهر کوسه یا ماهی در اطراف کشتی غرق شده بود، من می توانستم در آن آب صاف و شفاف و کف شنی دریا آنها را ببینم
ولی هم اکنون در آن منطقه همه جا را ماهی های گوناگون پر کرده بود، بزرگ ترین نوع یهود ماهی، را میتوان در آن جا یافت. بزرگ ترین قسمت کشتی زیر شنها قرار داشت ولی ماهیها درون کشتی زندگی میکردند. بعضی اوقات من و دوستانم برای صید آنها به کنار کشتی غرق شده می رویم. نور فانوس دریایی ربکا از جایی که کشتی غرق شده، دیده می شود. یک علامت دریایی جایی که کشتی غرق شده آرمیده، وجود دارد. کشتی درست آخر منطقه شن های روان درست نوک شروع خلیج قرار دارد. کشتی فقط با فاصله صد بارد نقطه ی امن ورودی خلیج را گم کرده بود. در تاریکی و در میان توفان و گردباد اشتباه آنها چندان دور از ذهن
نوعی ماهی در دریای مدیترانه
fish

صفحه 90 از 319