تمام آدم هایی را که در زندگی شناخته است بیاد آورد محقق جمع بی شماری خواهند شد، که در مورد من از اتاق زیر شیروانی خانه ای که در آن به دنیا آمده بودم، شروع می شد، جایی که مقداری از کیک روز ازدواج پدر و مادرم درون قوطی فلزی به یادگار از یکی از چوب های سقف زیر شیروانی آویزان بود، و شیشه هایی از مارها و موجودات مختلف در محلول الکل نگهدارنده که پدرم در طول سال ها به عنوان کلکسیون از زمان کودکی اش جمع کرده بود، وجود داشت. البته الکل در بعضی از نمونه ها باعث تجزیه پوست موجودات و ظاهر شدن بافت های زیرین شده و رنگ آنها را سفید کرده بود. اگر شما به آن زمان، یعنی زمان کودکی خود باز گردید، مردمان بی شماری را بیاد می آورید. اگر برای تمام آن مردمان دعا بخوانید و فقط سلام، درود و شادباش بر حضرت مریم مقدس و نام پدر آسمانی را برای هر یک بگویید، مدت زیادی طول خواهد کشید و نور صبح گاهی را خواهید دید، و مثل من میتوانید صبح به خواب بروید، البته اگر جایی باشید که بتوان صبح ها خوابید.
در آن شب ها، من سعی میکردم که تمام اتفاقاتی که برای من در زندگی رخ داده بیاد بیاورم. درست از قبل از هنگامی که به جنگ اعزام شدم. من می توانستم از زمان زندگی ام در خانه پدر بزرگم در همان اتاق زیر شیروانی را به خاطر بیاورم و سپس وقایع بعد از آن را به ترتیب یکی پس از دیگری به هم متصل کنم تا هنگام به جنگ رفتنم را بیاد بیاورم.
ا