خاطر خاطرات فراوانی که از این محل داشتم تقریبا بیشتر جاهایی را که برای صید استفاده می کردم بیاد می آوردم، حتی زیر تنه های درختانی که در آب افتاده بودند، با پیچهای شیب های کنار رودخانه، یا گودالهای عمیق بعضی نقاط و پهناهای کم عمق شفاف نقاطی دیگر، با شکار ماهی قزل آلا در بعضی مواقع و یا از دست دادن آنها در مواقعی دیگر بعد از آن که آنها به قلاب نوک زده بودند، من معمولا نزدیک ظهر از ماهیگیری دست میکشیدم تا نهارم را بخورم، گاهی نهارم را روی یک تنه درخت که روی آب رودخانه مثل پلی کوچک معلق بود، می خوردم، و گاهی دیگر آن را زیر درختی در فرازینگاه کناره رودخانه که پایین تر در حال جریان بود، مشغول می شدم. اغلب طعمه هایم قبل از پایان روز تمام می شدند زیرا که فقط ده عدد کرم را میتوانستم در جعبه تنباکویی که داشتم جا دهم. وقتی همه کرم ها را استفاده میکردم، مجبور بودم که در تجسس کرمهای دیگری باشم و بعضی اوقات خیلی سخت بود که اطراف درختان سرو آزاد که در کناره رودخانه دور از نور خورشید، و با نبود چمن و علف در خاک مرطوب سفت بودند، زمین را بکنم و دنبال کرم بگردم و اغلب اوقات نیز کرمی برای پیدا کردن وجود نداشت. اگر چه، همیشه نوعی طعمه می افتم، ولی یک بار هیچ طعمه ای در مرداب نیافتم و مجبور شدم یکی از ماهی های قزل آلابی که گرفته بودم، تکه تکه کنم و به عنوان طعمه استفاده کنم.