نام کتاب: بیست داستان برگزیده
خوبیست. هنوز هم مثل قدیم مهربان است. ویلیام کمپبل چشمانش را بست و نفس عمیقی کشید.
آقای ترنر: تو باید دنبال ترک باشی، بیلی. من می دانم که از کیلی، زیاد بدت نخواهد آمد. آن جا جای زیاد بدی نیست
ویلیام کمپبل: کیلی، آن جا از لندن زیاد دور نیست. او دوباره چشمانش را بست و دوباره باز کرد، در حالی که مژه هایش را در مقابل ملافه حرکت می داد و گفت: من عاشق ملافه هستم، و گفت: گوش کن، تو فکر میکنی من مستم..
آقای ترنر: من میدانم که تو مستی ویلیام کمپبل: نه، نیستم آقای ترنر: تو مستی و دی تی، هم داشته ای.
ویلیام کمپبل: نه، و ملافه را روی سر خود کشید و شروع به حرف زدن با ملافه کرد: ملافه عزیز، و به نرمی در مقابل ملافه نفس کشید و گفت: ملافه قشنگ، تو عاشق من هستی، این طور نیست؟ همه اینها جزو قیمت اتاق است، درست مثل ژاپن، بعد به ملافه گفت: نه، به من گوش کن بیلی، بیلی عزیز لغزنده، من برای تو یک چیز غیر منتظره دارم. من مست نیستم. من فقط تا چشمانم شنگول هستم.
آقای ترنر: نه
1. Keeley
احتمالا اسم بیمارستانی برای ترک اعتیاد است در روانشناسی و پزشکی به معنی روان آشفتگی الکلی است.
Delirium Tremens یا .2D
. T

صفحه 43 از 319