نیک: آنها مرا مجبور به پوشیدن آن کردند. کاپیتن: من خیلی خوشحالم که تو را می بینم، نیکولو. نیک: ممنون، شما سرحال به نظر می رسید. نمایش چطور بود؟
کاپیتن: ما حمله خیلی خوبی داشتیم، واقعا یک حمله خوب. من به تو نشان می دهم، نگاه کن
کاپیتن روی نقشه نشان داد که چطور حمله را شروع و به اتمام رسانده اند.
نیک: من از فورناچی میآیم، من دیدم که چه اتفاقی آن جا افتاده بود. حمله خیلی موفقی بوده است.
کاپیتن: حمله کاملا فوق العاده بود، آیا شما با هنگ هستید؟ نیک: نه، من فقط دستور دارم که به اطراف سر بزنم و بگذارم یونیفورم
مرا ببینند.
کاپیتن، چه عجیب
نیک: اگر همه یک یونیفورم آمریکایی ببینند، این باور را خواهند داشت که بقیه هم در راه هستند.
کاپیتن: ولی آنها چطور خواهند فهمید که این یونیفورم آمریکایی است. نیک: شما به آن ها خواهید گفت
کاپیتن: اوه، بله، حالا میفهمم. من یک استوار با شما می فرستم تا شما را به اطراف ببرد، شما می توانید یک تور از خطهای مختلف داشته باشید.