نام کتاب: بیست داستان برگزیده
این واقعه در حرکت رودخانه ای که پایین تر در جریان بود هیچ تفاوتی ایجاد نکرده بود. |
گردان ارتش در امتداد ساحل رودخانه به طرف چپ قرار داشت. یک ردیف سوراخ در سمت بالای ساحل رودخانه با تعدای سرباز در آنها قرار داشتند. نیک متوجه مکانهایی شد که مسلسل های سنگین قرار گرفته بودند، و موشکهای علامت دهنده نیز در جایگاه هایشان قرار داشتند. مردانی که در سوراخ ها در کنار ساحل رودخانه بودند، خوابیده بودند. هیچ کس عکس العملی نسبت به عبور نیک از آن جا نشان نداد. نیک به راه خود ادامه داد و همان طوری که سر پیچ جاده ای در گل ساحل رودخانه میپیچید، یک گروهبان دوم جوان با یک ته ریش با لبه های قرمز رنگ، با چشمانی قرمز، تپانچه اش را به طرف او گرفت.
گروهبان: تو چه کسی هستی؟ نیک نیک آدمز گروهبان: چطور بدانم که راست میگویی؟ نیک: کارت عبور خود با عکس و کارت شناسایی و نشان لشکر سوم
را به گروهبان نشان داد.
گروهبان مدارک را نگه داشت، و گفت: من اینها را پیش
خود نگه
میدارم.

صفحه 132 از 319