نیست، مخصوصا در ساعت دیر شب. به نظرت ترس آن پیرمرد از چه بوده است؟ به نظر من ترس و وحشت نبوده است. فقط چیز بی ارزشی بوده که پیرمرد آن را به خوبی می شناخته است. تمامش یک دنیای کاملا بی ارزش است که انسان هم جزئی از آن بی ارزشی است. تمامش همین بوده و نور تنها چیزی است که این دنیای بی ارزش احتیاج دارد و یک پاکیزگی و نظم مطمئن نیز می بایستی باشد. بعضی ها در این دنیا زندگی
می کنند بدون این که آن را درک کنند ولی پیرمرد تمامش را می داند nada ... y pues nada y pues nada.. هیچی زیبایی است در نیستی، هیچی
اسم توست، نیستی فرمانروایی توست، تو هیچی خواهی بود در نیستی، به ما ارزانی دار این نیستی را، نیستی روزانه ما را و به ما ببخش نیستی را همان طوری که ما به نیستی میگرویم و نابود نکن ما را در نیستی ولی ما را از نابودی رهایی ده، و بدین سبب رهایی ده هیچی را.
سلام بر توای هیچی پر از نیستی، نابودی با توست. گارسون پیرتر با خود لبخندی زد و در کنار باری با ماشین قهوه سازی بخار پز استاد.
مسئول بار از او پرسید: چه نوشیدنی میل دارید؟ گارسون پیرتر: هیچی (nada)
مسئول بار زیر لب با خود گفت: یک دیوانه دیگر، و به طرف دیگری چرخید.
. در زبان اسپانیایی به معنی: هیچی و بنابراین نیستی و بدین سبب نابودی
می کنند بدون این که آن را درک کنند ولی پیرمرد تمامش را می داند nada ... y pues nada y pues nada.. هیچی زیبایی است در نیستی، هیچی
اسم توست، نیستی فرمانروایی توست، تو هیچی خواهی بود در نیستی، به ما ارزانی دار این نیستی را، نیستی روزانه ما را و به ما ببخش نیستی را همان طوری که ما به نیستی میگرویم و نابود نکن ما را در نیستی ولی ما را از نابودی رهایی ده، و بدین سبب رهایی ده هیچی را.
سلام بر توای هیچی پر از نیستی، نابودی با توست. گارسون پیرتر با خود لبخندی زد و در کنار باری با ماشین قهوه سازی بخار پز استاد.
مسئول بار از او پرسید: چه نوشیدنی میل دارید؟ گارسون پیرتر: هیچی (nada)
مسئول بار زیر لب با خود گفت: یک دیوانه دیگر، و به طرف دیگری چرخید.
. در زبان اسپانیایی به معنی: هیچی و بنابراین نیستی و بدین سبب نابودی