گویا تقدیر چنین میخواست که من این شخص را بزنم معرفی کنم بالاخره صحبت از موسیقی به میان آمد. او به همسرم پیشنهاد کرد که با هم موسیقی بنوازنند . زنم پیانو و او ویلون بزند .
همسرم در آنروز مانند چند ماه اخیر خیلی شیک و مرتب بود آری او در این اواخر به آرایش و زینت و لباس خود زیاد اهمیت میداد !
من در آنروز حس کردم که همسرم از هر وقت زیبا تر و دلربا تر شده است . روشن بود که این مرد طفیلی و سر خر از نگاه اول توجه زنم را جلب نموده است!... از اینکه او پیشنهاد کرده بود که با همسرم موسیقی بنوازد، زنم زیاد مسرور شده بود و اثر این خوشحالی در چهره و حرکاتش دیده میشد.
هر وقت چشمان زنم بچشم من می افتاد، پی می برد که چگونه جس غیرت و رشک و تردید در من ایجاد شده رنگ چهره اش تغییر میکرد و شروع ببازی رلیکه از کوچکی فرا گرفته بود مینمود و آن رل فقط دوروئی و نیرنگ بود...
این مرد متظاهر بموضوع صحبت خیلی اهمیت میداد ولی در عین حال گاهگاه از آن نگاههائی که مردان شهوت ران ولگرد بزنان زیبا میکنند بزن من مینمود !
همسرم چنین وانمود میکرد که اهمیتی بان مرد نمیدهد و هر وقت میدید اثری از غیرت و مردانگی در سیمایم آشکار شده نگران میشد .
من دریافتم که برای اولین بار وقتی نگاه زنم باین مرد افتاد، چه برق سروری در چشمانش درخشیدن گرفت. با خود گفتم : شاید حس غیرت و مردانگی مرا بچنین فکری واداشته
همسرم در آنروز مانند چند ماه اخیر خیلی شیک و مرتب بود آری او در این اواخر به آرایش و زینت و لباس خود زیاد اهمیت میداد !
من در آنروز حس کردم که همسرم از هر وقت زیبا تر و دلربا تر شده است . روشن بود که این مرد طفیلی و سر خر از نگاه اول توجه زنم را جلب نموده است!... از اینکه او پیشنهاد کرده بود که با همسرم موسیقی بنوازد، زنم زیاد مسرور شده بود و اثر این خوشحالی در چهره و حرکاتش دیده میشد.
هر وقت چشمان زنم بچشم من می افتاد، پی می برد که چگونه جس غیرت و رشک و تردید در من ایجاد شده رنگ چهره اش تغییر میکرد و شروع ببازی رلیکه از کوچکی فرا گرفته بود مینمود و آن رل فقط دوروئی و نیرنگ بود...
این مرد متظاهر بموضوع صحبت خیلی اهمیت میداد ولی در عین حال گاهگاه از آن نگاههائی که مردان شهوت ران ولگرد بزنان زیبا میکنند بزن من مینمود !
همسرم چنین وانمود میکرد که اهمیتی بان مرد نمیدهد و هر وقت میدید اثری از غیرت و مردانگی در سیمایم آشکار شده نگران میشد .
من دریافتم که برای اولین بار وقتی نگاه زنم باین مرد افتاد، چه برق سروری در چشمانش درخشیدن گرفت. با خود گفتم : شاید حس غیرت و مردانگی مرا بچنین فکری واداشته