و همچنین حس نفرت و انزجار متبادلیکه در اثر بروز آن، اختلاف میان ما ، زندگی را بجای باریک و خطرناک و دشواری میکشاند پیوند زناشوئی و جدائی دائم تهدید میکرد.
در آن زمان دعوا و منازعه بین ما یکی از لوازم ضروری زندگانی شده بود!..و همین امر راه را برای آنچه بعدا روی داد هموار نمود... شاید اگر این مرد موسیقیدان در زندگی ما پیدا نمیشد، مرد دیگری میتوانست رل او را بازی کند. اگر این بار حس غیرتمندی (چنانچه میگویند) مرا وادار به ارتکاب جرم نمود ، خیلی آسان بود که در غیر این صورت حس دیگری مرا به ارتکاب قتل وادار سازد!!
همانطور که با همسر خود زندگی کردم، شوهران دیگر نیز با زنان خویش زندگی و رفتار مینمایند باید آموخت که چگونه میتوان این حس را از خود دور ساخته چشم پوشی نمود و گرنه شوهران مجبور به جدائی از زنان خود شده انتحار مینمایند یا مرتکب قتل همسر خویش میشوند ، همچنانکه من زنم را بقتل رسانیدم!.. و شاید شوهرانی پیدا شوند که مجبور به انتخاب یکی از این سه راه نباشند، باید دانست که تعداد چنین شوهرانی خیلی کم است و من در مورد خودم به شما میگویم که پیش از گسستن رشته زناشوئی چند بار تصمیم بخود کشی گرفتم ، زنم نیز چندین بار خواست بوسیله سم خویشتن را مسموم نماید!..
همسرم پیش از وقوع این حادثه در فکر انتحار بود.
ما چند روز بود که بی سر و صدا با هم زندگی میکردیم، اتفاقا روزی درباره و «نمایشگاه سگان» که به سگهای برنده در
در آن زمان دعوا و منازعه بین ما یکی از لوازم ضروری زندگانی شده بود!..و همین امر راه را برای آنچه بعدا روی داد هموار نمود... شاید اگر این مرد موسیقیدان در زندگی ما پیدا نمیشد، مرد دیگری میتوانست رل او را بازی کند. اگر این بار حس غیرتمندی (چنانچه میگویند) مرا وادار به ارتکاب جرم نمود ، خیلی آسان بود که در غیر این صورت حس دیگری مرا به ارتکاب قتل وادار سازد!!
همانطور که با همسر خود زندگی کردم، شوهران دیگر نیز با زنان خویش زندگی و رفتار مینمایند باید آموخت که چگونه میتوان این حس را از خود دور ساخته چشم پوشی نمود و گرنه شوهران مجبور به جدائی از زنان خود شده انتحار مینمایند یا مرتکب قتل همسر خویش میشوند ، همچنانکه من زنم را بقتل رسانیدم!.. و شاید شوهرانی پیدا شوند که مجبور به انتخاب یکی از این سه راه نباشند، باید دانست که تعداد چنین شوهرانی خیلی کم است و من در مورد خودم به شما میگویم که پیش از گسستن رشته زناشوئی چند بار تصمیم بخود کشی گرفتم ، زنم نیز چندین بار خواست بوسیله سم خویشتن را مسموم نماید!..
همسرم پیش از وقوع این حادثه در فکر انتحار بود.
ما چند روز بود که بی سر و صدا با هم زندگی میکردیم، اتفاقا روزی درباره و «نمایشگاه سگان» که به سگهای برنده در