و بجای خود برگشت و در برابرم بنشست. در آن هنگام مشاهده نمودم که سیمای متأثری پیدا کرده چشمانش تغییر نموده و بر لبانش تبسم مرموزی نقش بسته بود.
وی در حالیکه دستش را تکان میداد گفت:
- با آنکه کمی احساس خستگی میکنم از ادامه سخن خود داری نخواهم کرد...هنوز خیلی وقت داریم تا سپیده دم بزند. آنگاه سیگاری آتش زد و گفت.
- آری..همسرم از اینکه شانه از زیر بار مسئولیت مادری خالی میکرد، خیلی خوشحال بنظر میرسید و حال مزاجیش نیز روز بروز بهتر میشد. در باره تندرستی کودکان دیگر نگرانی نداشت، مثل این بود که یکدفعه از خواب عمیقی بیدار شده و دانسته است که روزگاری مملو از خوشی و لذت برایش بوجود آمده با درک چنین عوالمی حس میکرد که سابقا طعم زندگی را نچشیده و از خوشیهای آن بی بهره بوده است !!
همواره با خود می اندیشیدم که همسرم چینن فکر میکند:
نباید بگذارم فرصتی که بجنگم آمده به رایگان از دست برود.... عمر با سرعتی عجیب میگذرد.... باید پیش از آنکه این فرصت فوت شود از لذائذ زندگی برخوردار گردم!..
من پنداشتم که همسرم اینگونه فکر میکند و حق هم داشت چون بر این عقیده بود که در دنیا چیز قابل اهمیتی جز عشق وجود ندارد.
او ازدواج کرده و کمی با این عشق که دنیا بخاطر آن میخواست آشنا شده بود، اما افسوس که آنرا آنگونه که باید نمیشناخت.
وی در حالیکه دستش را تکان میداد گفت:
- با آنکه کمی احساس خستگی میکنم از ادامه سخن خود داری نخواهم کرد...هنوز خیلی وقت داریم تا سپیده دم بزند. آنگاه سیگاری آتش زد و گفت.
- آری..همسرم از اینکه شانه از زیر بار مسئولیت مادری خالی میکرد، خیلی خوشحال بنظر میرسید و حال مزاجیش نیز روز بروز بهتر میشد. در باره تندرستی کودکان دیگر نگرانی نداشت، مثل این بود که یکدفعه از خواب عمیقی بیدار شده و دانسته است که روزگاری مملو از خوشی و لذت برایش بوجود آمده با درک چنین عوالمی حس میکرد که سابقا طعم زندگی را نچشیده و از خوشیهای آن بی بهره بوده است !!
همواره با خود می اندیشیدم که همسرم چینن فکر میکند:
نباید بگذارم فرصتی که بجنگم آمده به رایگان از دست برود.... عمر با سرعتی عجیب میگذرد.... باید پیش از آنکه این فرصت فوت شود از لذائذ زندگی برخوردار گردم!..
من پنداشتم که همسرم اینگونه فکر میکند و حق هم داشت چون بر این عقیده بود که در دنیا چیز قابل اهمیتی جز عشق وجود ندارد.
او ازدواج کرده و کمی با این عشق که دنیا بخاطر آن میخواست آشنا شده بود، اما افسوس که آنرا آنگونه که باید نمیشناخت.