مبدل میسازند و این زندگی دیگر قابل تحمل نخواهد بود.
هنگام نقاهت کودکان ، ما خود را دلداری میدهیم مطمئن میسازیم که آنها ممکن است از بیماری نجات یابند... و اشخاصی هستند که مردم با نان دکتر میگویند ، آن دسته ای که دارای حذاقت اند وظیفه شان اینست که بیماران را شفا دهند . هنگام مریض شدن کودک باید هرچه زودتر بیکی از این پزشکان معروف که در تشخیص مرض اشتباه نکند مراجعه کرد وقتی به چنین شخصی دست یافتیم دیگر فکرمان از کودک مریض آسوده
می شود .
اما اگر طبیب حاذقی را شناختیم ولی بعلت عدم دسترس نتوانستیم او را ببالین کودک بیمار بیاوریم غم و اندوه بر ما چیره شده از تندرستی کودک خود نومید شده خیال میکنیم که روح آن کودک بیگناه در اثر نیامدن پزشک به آسمان پرواز خواهد کرد.
این ایمان و اعتقاد بدانائی وحذاقت پزشکان نه فقط دلیل ضعف زن من بلکه علامت سستی همه زنان طبقه ما است.
همسرم از همسایه ها می شنید که : کودک فلان خانم بیچاره در گذشت چون نتوانستند بموقع فلان دکتررا باو برسانند و این دکتر دختر هم خانه مارا که پای مرگ بود نجات داد، یا اینکه میگفتند:
خانواده بتروف خانه خود را ترک گفته در یکی از هتل ها اقامت نمودند تا بدینوسیله از سرایت مرض بکودکان خود جلوگیری نمایند. مسلما اگر آنها اینکار را نمی کردند بچههای آنها میمردند یا می شنیدیم که دختری بضعف قوا و ناخوشی مبتلا بوده پزشک معالج مادر وی را نصیحت میکند که او را
هنگام نقاهت کودکان ، ما خود را دلداری میدهیم مطمئن میسازیم که آنها ممکن است از بیماری نجات یابند... و اشخاصی هستند که مردم با نان دکتر میگویند ، آن دسته ای که دارای حذاقت اند وظیفه شان اینست که بیماران را شفا دهند . هنگام مریض شدن کودک باید هرچه زودتر بیکی از این پزشکان معروف که در تشخیص مرض اشتباه نکند مراجعه کرد وقتی به چنین شخصی دست یافتیم دیگر فکرمان از کودک مریض آسوده
می شود .
اما اگر طبیب حاذقی را شناختیم ولی بعلت عدم دسترس نتوانستیم او را ببالین کودک بیمار بیاوریم غم و اندوه بر ما چیره شده از تندرستی کودک خود نومید شده خیال میکنیم که روح آن کودک بیگناه در اثر نیامدن پزشک به آسمان پرواز خواهد کرد.
این ایمان و اعتقاد بدانائی وحذاقت پزشکان نه فقط دلیل ضعف زن من بلکه علامت سستی همه زنان طبقه ما است.
همسرم از همسایه ها می شنید که : کودک فلان خانم بیچاره در گذشت چون نتوانستند بموقع فلان دکتررا باو برسانند و این دکتر دختر هم خانه مارا که پای مرگ بود نجات داد، یا اینکه میگفتند:
خانواده بتروف خانه خود را ترک گفته در یکی از هتل ها اقامت نمودند تا بدینوسیله از سرایت مرض بکودکان خود جلوگیری نمایند. مسلما اگر آنها اینکار را نمی کردند بچههای آنها میمردند یا می شنیدیم که دختری بضعف قوا و ناخوشی مبتلا بوده پزشک معالج مادر وی را نصیحت میکند که او را