زنان این عقیده را علنا اظهار میکنند و با این اعتراف حس خود پسندی خود را ظاهر میسازند .
باوجوداین ما نمیتوانیم تمام زنان را بغرور و خود پسندی متهم سازیم، بخصوص هنگامیکه میدانیم مادران براثر وضع حمل و پس از آن چه درد و مصائبی را متحمل می‌شوند ... من خوب بخاطر دارم که زنم متحمل چه درد و شکنجه هائی گردید و نیز بیاد دارم که در سالهای اول زناشوئیمان پس از آنکه چهار طفل بدنیا آورد ، در چه غم و اندوه و زحمت و مشقتی بسر می برد. زندگی ما در آنروزها از زندگی سگ هم بدتر بود براستی شایسته نبود که نام زندگی بر آن بگذاریم و پیوسته اوقات خود را با ترس و نگرانی و مشاجره و کشمکش می‌گذراندیم ما در آن حال شبیه ملوانی بودیم که در میان امواج خروشان دریا در کشتی شکسته‌ای نشسته در شرف غرق شدن باشد.
ولی من در بعضی اوقات می پنداشتم که این ترس و نگرانی دروغی و تصنعی است.... وهمسرم تظاهر بنگرانی و دلسوزی برای کودکانمان مینمود تا همیشه بر من مسلط شده اختلافات را بنفع خود برطرف نماید .
چنین تصور میکردم که آنچه را میگوید و انجام میدهد به روی نقشه قبلی است .
اما این امر دور از حقیقت بود... چه او مانند همه مادران مهر و علاقه شدیدی نسبت باطفال خود حس میکرد و بخاطر تندرستی آنان نگران و بیمناک بود و نمی‌توانست مانند حیوانات ماده از اندیشه نگرانی کودکان خود غافل باشد مثلا مرغ ابدا درباره آینده جوجه های خود نگرانی ندارد و بفکر این نمی افتد که اگر جوجه هایش بمرضی مبتلا شدند، چگونه
باوجوداین ما نمیتوانیم تمام زنان را بغرور و خود پسندی متهم سازیم، بخصوص هنگامیکه میدانیم مادران براثر وضع حمل و پس از آن چه درد و مصائبی را متحمل می‌شوند ... من خوب بخاطر دارم که زنم متحمل چه درد و شکنجه هائی گردید و نیز بیاد دارم که در سالهای اول زناشوئیمان پس از آنکه چهار طفل بدنیا آورد ، در چه غم و اندوه و زحمت و مشقتی بسر می برد. زندگی ما در آنروزها از زندگی سگ هم بدتر بود براستی شایسته نبود که نام زندگی بر آن بگذاریم و پیوسته اوقات خود را با ترس و نگرانی و مشاجره و کشمکش می‌گذراندیم ما در آن حال شبیه ملوانی بودیم که در میان امواج خروشان دریا در کشتی شکسته‌ای نشسته در شرف غرق شدن باشد.
ولی من در بعضی اوقات می پنداشتم که این ترس و نگرانی دروغی و تصنعی است.... وهمسرم تظاهر بنگرانی و دلسوزی برای کودکانمان مینمود تا همیشه بر من مسلط شده اختلافات را بنفع خود برطرف نماید .
چنین تصور میکردم که آنچه را میگوید و انجام میدهد به روی نقشه قبلی است .
اما این امر دور از حقیقت بود... چه او مانند همه مادران مهر و علاقه شدیدی نسبت باطفال خود حس میکرد و بخاطر تندرستی آنان نگران و بیمناک بود و نمی‌توانست مانند حیوانات ماده از اندیشه نگرانی کودکان خود غافل باشد مثلا مرغ ابدا درباره آینده جوجه های خود نگرانی ندارد و بفکر این نمی افتد که اگر جوجه هایش بمرضی مبتلا شدند، چگونه