من در سراسر زندگی زناشوئی لحظه ای از این ناراحتی و عذاب آسوده نبودم و چه بسا اوقاتی که این حس در من شدت میافت چنانکه یکبار در اثر نخستین زایمان زنم و منع او از شیر دادن بچه حس حسادت من بدو سبب تحریک شد. یکی اینکه او مانند اغلب مادران پس از وضع حمل مبتلا به اضطراب روحی و ضعف اعصاب گردید، آنگاه با اینکه مشاهده کردم وی چون از شیر دادن بکودک معاف شده بی نهایت خرسند و شادمان میباشد ...!
من چون زن خود را تا این درجه بی عاطفه دیدم ایمان حاصل کردم که اگر بتواند از وظایف زناشوئی خویش نیز رندانه و با خوشحالی شانه خالی خواهد کرد.
یقین داشتم که وی میتواند با وجود منع پزشکان محترم فرزند خود را بدون اینکه این امر خللی بسلامت او وارد کنند، شیر بدهد !
پوزد نیشیوف پس از ادای این کلمات ساکت ماند و من متوجه شدم که نام اطباء را با تحقیر می برد از اینرو به وی گفتم:
- چنین بنظر میرسد که شما پزشکان را دوست نداشته کینه اشان را بدل گرفته اید!
من چون زن خود را تا این درجه بی عاطفه دیدم ایمان حاصل کردم که اگر بتواند از وظایف زناشوئی خویش نیز رندانه و با خوشحالی شانه خالی خواهد کرد.
یقین داشتم که وی میتواند با وجود منع پزشکان محترم فرزند خود را بدون اینکه این امر خللی بسلامت او وارد کنند، شیر بدهد !
پوزد نیشیوف پس از ادای این کلمات ساکت ماند و من متوجه شدم که نام اطباء را با تحقیر می برد از اینرو به وی گفتم:
- چنین بنظر میرسد که شما پزشکان را دوست نداشته کینه اشان را بدل گرفته اید!