نام کتاب: انتقام شوهر
تکرار میشود و با مرور ایام عادت میگردد ، بطوریکه کمتر زن و شوهری از این قاعده مستثنی میگردند .
من وقتی فکر میکردم که دیگران در زندگی خوش زناشوئی غوطه ورند ولی من می‌باید با همسرم آن زندگانی تلخ و پر از منازعه را ادامه دهم دنیا در نظرم تیره و تار میشد...
اما من در آنروز بخاطرم خطور نمیکرد که در دنیا شخصی وجود ندارد که در زندگی زناشوئی خوشبختر از دیگران باشد، اما همه مردم همچنانکه من گمان میکردم خیال میکردند در بدبختی زناشوئی منحصر بفرد میباشند و دیگران خوش و خرم هستند، از اینرو برای گمراهی دیگران ... نه بخاطر گمراهی خود ، راز خویش را از همه کس پنهان می‌نمایند و اظهار رضایت و خوشبختی میکنند .
پس از زناشوئی اختلاف دوئیتی که بین ما شروع شده بود، بتدریج ادامه یافت .
من از آغاز زندگی زناشوئی احساس کردم که بدام افتاده ام و آنچه را در زندگی زناشوئی می بینم با آنچه که امید و آرزو داشتم و خیال می‌کردم کاملا فرق دارد ، ازدواج نه فقط برای ما سعادت خوشبختی نیاورد ، بلکه بار سنگینی بود که ناگزیر بتحمل آن بودیم .
اما من نیز مانند دیگران حاضر نبودم نزد خود و دیگران حقایق زناشوئی را اعتراف کنم .
اگر این قضایا بپایان نمی‌رسید و تقدیر پرده ای بروی

صفحه 53 از 136