نام کتاب: انتقام شوهر
انسان اینست که از عشق و سعادت و خوشبختی و آنچه داخل در این معنی باشد ، برخوردار گردد، باید مهر و محبت قلبها را به هم پیوند دهد ، و شمشیرها بداس تبدیل گردد، پس چرا عشق و سعادت بر مردم حکمفرما نیست ، چرا نیکی بروی زمین انتشار ندارد ؟ چرا شمشیرها تبدیل به داسها و بیلها نشده است تا در راه درو کردن و بیرون آوردن نباتات از دل خاک بکار رود !!
مشاعر انسانی مانع از تمام این چیزها شده است ... قویترین و مؤثرترین آنها مشاعریست که از حواس ایجاد می شود... اگر ما بر مشاعر خود چیره گردیم و بر حواس خویش غالب آئیم ، عشق قلبهای مردم را به هم می پیوندد ، در آنوقت است که انسان وظیفه اساسی خود را انجام داده است و دیگر ضرورتی برای باقیماندن نسل انسانی وجود نخواهد داشت! تا هنگامی که انسان وجود دارد ، پیوسته میخواهد مقصود بالاتری داشته باشد ، این مقصود بالاتر وعالی عملی نخواهد شد مگر اینکه انسان پرهیزکار و پاکدامن شود ، و به خویشتن علاقه نداشته باشد و خیر دیگران را بخواهد...!
بشر موجود شایسته ای است ، برای آنکه این موجود در تنازع بقا وزد و خورد بر سایر موجودات پیروز شود، باید باهم نوعان خود متحد گردد و پیرامون یکدیگر چون دسته زنبور عسل جمع شوند، نه اینکه مرتب فرزند بوجود آورند و نسل زیاد کنند !!
همچنانکه زنبور عسل از جنس خود یکنوع زنبوری بوجود می آورد که نه ماده است و نه نر ، همچنین جنس بشری باید فرزندی بوجود آورد که بتواند خودداری کرده بر غریزه خویش

صفحه 48 از 136