نام کتاب: انتقام شوهر
آنها را در آن دامی که مردان گسترده اند، بیفکنند.
زن وجود خود را آلت و بازیچه قرار داده و با تأثیر مخوفی که در مرد دارد، مرد نمیتواند از روی اطمینان به او نزدیک شود ... از اینرو وقتی به محیطی که زن در آن قرار دارد وارد شود، یکمرتبه حس میکند که مطیع و تسلیم زیبائی و دلفریبی او شده است ... اراده وی در مقابل نیروی زن نابود میشود... مرد بنده حسی است که زن آنرا در او بر می انگیزد.
من در اوایل جوانی ، هروقت در مجلسی با زن آرایش کرده ای برخورد میکردم ، مضطرب شده احساس وحشت میکردم ، من هنوز نیز هر وقت چنین زنانی را می بینم سرتا پا میلرزم زیرا ایمان دارم که آنها از هر چیز برای مردان و جامعه خطرناکتر میباشند. من همینکه چنین زنی را در خیابان مشاهده کنم، در نظرم میگذرد که پاسبان را صدا کنم و از او بخواهم مرا از این خطر حفظ کند و هر چه زودتر از شر آن نجات بخشد!
در این هنگام دفعتا متوجه من شد و وقتی دید لبخندی بروی لبانم نقش بسته است ، گفت:
تو میخندی، یقین داشته باش که آنچه را میگویم شوخی نیست ...گمان میکنم روزی که مردان پی به این حقایق ببرند خیلی زود میرسد، در آنوقت است که از خود می پرسند چگونه به این وضع رضایت داده اند و حاضرند چنین خطری آنان را تهدید کند؟!
آیا انسان باهوش و عاقل اجازه می‌دهد که زن هر گونه دلش میخواهد آرایش کند و اعضاء لخت و شهوت انگیز بدن خود را نمایان سازد؟ آیا این وضع هیچگونه خطری برای جامعه ندارد؟ زنان امروز با آرایش و بدن نیمه عریان در کوچه ها و

صفحه 42 از 136