و نیرنگ توام است، ادامه دهیم .
از یک زن مجارستانی که در فریب دادن و شکار مردان استاد است، بپرسید که با جلفی و سبکسری و عشوه و ناز بهتر میتواند مردان را فریب دهد و بدام افکند یا با سنگینی و وقار، فورا بشما پاسخ میدهد که با سلاح اولی زودتر و بهتر بمقصود میرسد ، زیرا زنان مبدانند که مردان همیشه بدنبال شهوت میروند و دروغ میگویند که نجابت و عشق پاک را خواستارند. مردان از زن بدن نرم او را میخواهند نه درستی و پاکی افکار و اخلاق... آنان از جلفی و هرزگی و فساد اخلاق زن چشم می پوشند اما از گناه لباس او نمیتوانند چشم بپوشند.
زنان جلف و هر جائی نیز بر اثر تجارب زیاد به این نکته پی برده و دختران جوان با غریزه طبیعی آنرا درک مینمایند، شاید از این جهت باشد که لباسهای تنگ که برآمدگیهای بدن آنهارا بیشتر نمایان میسازد و سینه و بازوانشان را آشکار مینماید، بر تن میکنند.
زنان بخصوص آنها که مدرسه دیده اند میدانند که بحث در اخلاق و ادبیات پوچ و چرند است و آنچه در این باره صحبت شود جز خستگی و ملال چیزی ببار نمی‌آورد و مرد جز بدن و آنچه اعضای زیبا در وجود زن است، چیزی نمی‌خواهد و از این جهت دلخواه مرد شده که رفتار و روابط خود را به او قرار داده است اگر در زندگی طبقات بالا وارد شوید، مشاهده خواهید کرد که هزاران بار زندگی آنان ننگین تر و افتضاح آمیزتر است، از اینرو صد رحمت به طبقات پائین...