دروغ ودوروئی مردانی میشوند که نیمی از عمر خودرا بشهوت رانی گذرانده اند ... این بیچاره ها حق ندارند از گذشته مردانی که شریک زندگی آنان میگردند باخبر شوند ...!
ما بقدری به این دوروئی و دروغ خو گرفته و عادت کردهایم که حتی امر بر خودمان نیز مشتبه شده چنین میپنداریم که براستی مردان پاکدامن و بیگناهی هستیم و نمونه پاکدامنی و بی آلایشی بشمار میرویم ...!
بیچاره دختران نجیب و پاکدامن هم ما را بی آلایش می پندارند .
همسر نگون بخت من هم چنین عقیده ای داشت ... ولی پیش از آنکه با او ازدواج کنم دفتر خاطرات خود را در دسترس او گذاشتم تا قبل از تحکیم روابط، از گذشته من با خبر شود... و بطور خصوصی بداند که چه عیشها و شهوترانیها کرده و با چه زنانی آشنائی داشته ام ... من عقیده داشتم اگر او این حقایق را پیش از آنکه با من ازدواج کند از گوشه و کنار بشنود، بهتر و بی درد سرتر است اما بخاطر دارم وقتی که وی این یادداشتها را خواند و از زندگی خصوصی من با خبر شد، چقدر متوحش و نگران گردید . خیال میکردم از شدت وحشت و نا امیدی بلادرنگ رابطه و آشنائیش را قطع خواهد کرد از او پرسیدم :
- پس چرا اینکار را نمیکنی ؟
وی یکجرعه چای نوشید و در اندیشه فرورفت!..
ما بقدری به این دوروئی و دروغ خو گرفته و عادت کردهایم که حتی امر بر خودمان نیز مشتبه شده چنین میپنداریم که براستی مردان پاکدامن و بیگناهی هستیم و نمونه پاکدامنی و بی آلایشی بشمار میرویم ...!
بیچاره دختران نجیب و پاکدامن هم ما را بی آلایش می پندارند .
همسر نگون بخت من هم چنین عقیده ای داشت ... ولی پیش از آنکه با او ازدواج کنم دفتر خاطرات خود را در دسترس او گذاشتم تا قبل از تحکیم روابط، از گذشته من با خبر شود... و بطور خصوصی بداند که چه عیشها و شهوترانیها کرده و با چه زنانی آشنائی داشته ام ... من عقیده داشتم اگر او این حقایق را پیش از آنکه با من ازدواج کند از گوشه و کنار بشنود، بهتر و بی درد سرتر است اما بخاطر دارم وقتی که وی این یادداشتها را خواند و از زندگی خصوصی من با خبر شد، چقدر متوحش و نگران گردید . خیال میکردم از شدت وحشت و نا امیدی بلادرنگ رابطه و آشنائیش را قطع خواهد کرد از او پرسیدم :
- پس چرا اینکار را نمیکنی ؟
وی یکجرعه چای نوشید و در اندیشه فرورفت!..