نام کتاب: انتقام شوهر
مجازات و راهنمائی زشتکاران و اشتباه کنندگان صرف میشد فحشاء وهرزگی ریشه کن میگردید و اثری از آن باقی نمی ماند.
ولی ما کاری باینکارها نداریم، در اینجا حقیقتی است که آنرا مطرح مینمایم چیزی که برای من رخداد برای اکثر جوانان روستائی نیر رخ میدهد.
من در پرتگاه فساد و زشتکاری سرنگون شدم اما نه از روی عشق و محبت، بلکه بر اثر تلقینات سوءدوستان و مشروع نشان دادن این عمل پست وزشت... آنها این عمل را مفید و طبیعی میدانستند و میگفتند که سرگرمی آرام و مطبوعی است که هر جوانی حق دارد از آن متنعم و برخوردار شود...؟
ومن بفکرم خطور نکرد که اینکار را سرنگون شدن بنامم از اینرو آنرا بعنوان سرگرمی و ضروریات جوانی ادامه میدادم ولی طعم گناه همچنان در کامم تلخ بود...
هنوز بیاد میاورم که چه غم و اندوه و گرفتگی در آنشب اول که آلوده بفسق نشده بود بمن دست داد بطوریکه میخواستم با صدای بلند گریه کنم...!
آری ... میخواستم بر پاکی و بی آلایشی خویش بگریم و با قطرات اشک گناهی را که روزگاران آنرا پاک نمی کند بزدایم. دیگر برایم امیدی باقی نمانده بود که با نگاهی بی آلایش که در چشمان مردی پاک یافت میشود بزنان نگاه کنم.
اگر شرابخواری و کشیدن تریاک واعتیاد بمخدرات برای مبتلایان نقصی محسوب میشود ، هرزگی و شهوترانی هم از بزرگرین عیوب بشمار میرود.

صفحه 25 از 136