نام کتاب: انتقام شوهر
- اوهام پریشان ما نسبت به زنان و روابطمان با آنان. من نمیتوانم به آرامی و خونسردی درباره این اوهام و خیالات صحبت کنم، این امر نه برای آنست که این اوهام مرا وادار به ارتکاب قتل نمود . بلکه از آن جهت است که از هنگام این جنایت تاکنون چشمانم بازشده و حقایق را برنگ طبیعیش می‌بینیم. در این وقت پوزد نیشیوف سیگاری آتش زد و سر را میان دودست گرفت و به سخنان خود ادامه داد:
رفته رفته شب فرا میرسید و تاریکی بر همه جا سایه می افکند، من مشخصات چهره او را درست تشخیص نمیدادم، اما صدای آرام و متین وی را با وجود سر و صدای ترن می‌شنیدم.

صفحه 21 از 136