اما همسرم کیست ؟!... زنی است که در چنگال نیروی نفسانی خویش اسیر است و هیچ نیروئی نمیتواند زنی مانند او را از اجابت تمایلات نفسانی خویش بازدارد!....
سیمای آندورا در شب مهمانی بنظر آوردم که آهنگهای عاشقانه مهیج و شهوت انگیز مینواختند و به همدیگر نگاههای معنی داری میکردند. نگاههائی که هر مرد بیحس و خونسردی را بشک و شبهه می انداخت. آنشب را بخاطر آوردم و از خود پرسیدم که چگونه حماقت نموده به اینجا آمدم و جا را برای آن دو باز گذاشتم ؟
و باز یادم میاید که همسرم از روی رضایت بر او تبسم نموده هنگام شام حریفم لیوان زنم را پر از آب کرده باو داد و آنها نگاههائی به یکدیگر کردند که خالی از شائبه نبود، این خاطرات بدنم را بلرزه در آورد و سروشی این کلمات را بگوشم فراخواند که:
«ای نادان!... تو بیهوده خانه را خالی گذاردی تا آنها با خاطری آسوده به عیش و نوش پردازند!...» و باز هاتف دیگری می گفت :
«مگر دیوانه ای ... چطور ممکن است این سوء ظن حقیقت داشته باشد؟»
راستی حال بدی داشتم و در افکار شومی فرو رفته بودم، ترس و وحشت عجیبی بمن دست داده بود، بر جای خود راست نشستم و یکی بعد از دیگری مشغول سیگار کشیدن شدم تا شاید بتوانم افکار سیاه و در هم خود را از سر بدر کنم ... ساعت مقارن پنج صبح بود که تصمیم گرفتم به مسکو مراجعت نمایم.
سیمای آندورا در شب مهمانی بنظر آوردم که آهنگهای عاشقانه مهیج و شهوت انگیز مینواختند و به همدیگر نگاههای معنی داری میکردند. نگاههائی که هر مرد بیحس و خونسردی را بشک و شبهه می انداخت. آنشب را بخاطر آوردم و از خود پرسیدم که چگونه حماقت نموده به اینجا آمدم و جا را برای آن دو باز گذاشتم ؟
و باز یادم میاید که همسرم از روی رضایت بر او تبسم نموده هنگام شام حریفم لیوان زنم را پر از آب کرده باو داد و آنها نگاههائی به یکدیگر کردند که خالی از شائبه نبود، این خاطرات بدنم را بلرزه در آورد و سروشی این کلمات را بگوشم فراخواند که:
«ای نادان!... تو بیهوده خانه را خالی گذاردی تا آنها با خاطری آسوده به عیش و نوش پردازند!...» و باز هاتف دیگری می گفت :
«مگر دیوانه ای ... چطور ممکن است این سوء ظن حقیقت داشته باشد؟»
راستی حال بدی داشتم و در افکار شومی فرو رفته بودم، ترس و وحشت عجیبی بمن دست داده بود، بر جای خود راست نشستم و یکی بعد از دیگری مشغول سیگار کشیدن شدم تا شاید بتوانم افکار سیاه و در هم خود را از سر بدر کنم ... ساعت مقارن پنج صبح بود که تصمیم گرفتم به مسکو مراجعت نمایم.