نام کتاب: از عشق و شیاطین دیگر
سگی دودی رنگ با ضربدری سفید بر روی پیشانی در نخستین یکشنبه ماه دسامبر از بیراهه ای به سمت بازار به راه افتاد، دکه های کباب فروشی را بر هم زد و به سرخپوستان خسارت وارد آورد، جایگاه بلیط های بخت آزمایی را در هم ریخت و هم زمان چهار نفری را که بر سر راهش قرار گرفته بودند، گاز گرفت. سه نفرشان برده های سیاه بودند و نفر بعدی سییروا ماریا د تودوس لس آنجه لس تنها دختر مارکز از کاسالدوئرو بود که با خدمتکاری راهی بازار شده بود تا زنجیر زنگوله داری برای دوازدهمین سالروز تولدش بخرد
به آن ها دستور داده شده بود که از مدخل اصلی *دلس مرکاده رس* دورتر نروند، ولی زن خدمتکار تا نزدیکی های پل متحرک محله *گتسه ماتی* پیش رفت و محو هیاهوی بندر برده ها شد، جایی که به محموله ای از سیاهپوستان گینه چوب حراج می زدند. مردم از هفته پیش با نگرانی انتظار کشتی کمپانی *گادیتانا د نگروس* را می کشیدند که به

صفحه 5 از 176